یکشنبه 87 دی 8 , ساعت 8:24 عصر
غزه کاش می شد دستهای خونین ات را نوازش می کردم ، کاش می شد شب های روشنم را با تو قسمت می کردم ، کاش می شد شب های الوان تهران بزرگ ، این ام القرای جهان اسلام را با تو تقسیم می کردم . غزه شرمنده ام ، جز نوشتن چند سطر و چند تصویر از تو ، هیچ کار دیگری از دستم بر نمی آید . غزه من برای تو گریه می کنم ، کاش می شد با اشک چشمانم ، دست های خونین تو را می شستم . غزه دست های خونین تو را از دور می بوسم
نوشته شده توسط ساراونسیم | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ