سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که در حال جستجوی دانش مرگش در رسد، در حالی خدا را ملاقات می کند که میان او و پیامبران جز درجه پیامبری فاصله ای نباشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 87 مهر 28 , ساعت 4:2 عصر

جنایت جدید منافقین

خانم نسرین ابراهیمی ( مشهور به بتول سلطانی ) 43ساله که 20 سال سابقه همکاری و عضویت در سازمان منافقین را دارد و به صورت حرفه‌ای در عراق، انگلستان و فرانسه فعالیت کرده و تا رده تشکیلاتی شورای رهبری آن ارتقاء یافته است در نشستی مطبوعاتی با خبرنگاران خارجی مقیم عراق به سوالات نمایندگان رسانه‌های گروهی و خبرنگار فارس در بغداد پاسخ داد.


وی در ابتدای این برنامه طی سخنانی به نحوه عضویت در سازمان پرداخت و گفت: نقطه وصل من به منافقین را بایستی در شرایط آن روزگاران دید که هر نوجوانی قصد داشت به نحوی خودنمایی کند، آنهایی که درس‌خوان بودند از منظر علمی، آنهایی که صورت زیبایی داشتند، به نوعی دیگر و عده‌ای نیز با زدن ساز مخالف ابراز وجود می‌کردند، من جزو دسته سوم بودم. حفره‌ها و خلاءهای شخصی‌ام مرا به سیاست وارد نمود و به مجاهدین پیوستم و در سال 1365 از کشور خارج و به عراق آمدم.

سلطانی در پاسخ به سوالی در مورد نحوه ارتقای وی به مدارج بالای سازمان، گفت: شاخص‌های رشد در تشکیلات سابقه آرمان‌گرایی و آزادیخواهی نیست، اتفاقا اکثر اوقات اینگونه فاکتورها به ضد خودش تبدیل می‌شود. شاخص ارتقای در تشکیلات مجاهدین به تبعیت از مناسبات و اثبات حل شدگی در رهبری تشکیلات خلاصه می‌شود. زمانی که برای همیشه از همسرم طلاق گرفتم، فرزندان خردسال خود را رها کردم و در تمامی نشست‌های ایدئولوژیک اثبات کردم که از انقلاب مسعود و مریم عبور کرده‌ام، عضویت در شورای رهبری (بالاترین رده تشکیلاتی) به من ابلاغ شد.

قاعده تمامی فرقه‌ها است که هرنوع وابستگی به بیرون از مناسبات بایستی قـیـچـی شود؛ طلاق همسر، جداسازی کودکان، عدم تماس با خانواده و شرکت در تمامی مراحل انقلاب ایدئولوژیک.

سلطانی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل جدایی از همسر و فرزندان خردسالش، گفت: این سئوال یک جواب کوتاه دارد، من به طور کامل در "فرقه مجاهدین" ذوب شده بودم اما اگر بخواهید به علت این پدیده برسید، می‌توانید آن را در مرامنامه‌های تمامی فرقه‌ها جستجو کنید تا جواب خود را مطابق متدلوژی تمامی فرقه‌ها بیابید.

وی در توضیح سخنان خود افزود: هر حزب، گروه و سازمانی یک مانیفست و اساسنامه‌ای دارد که اعضای جدیدالورود با مطالعه و انطباق دیدگاه‌های خود با آن، خواهان عضویت در آن سازمان می‌شوند و دو طرف متعهد به انجام آن می‌باشند، حال فرض کنید مانیفست و برنامه مجاهدین خلق به عنوان یک "سازمان" منتشر شود و به صراحت در آن نوشته شده باشد که در بدو ورود به سازمان بایستی از همسر خویش طلاق بگیری؛ فرزندانت را فراموش کنی، در عملیات جاری روزانه (دادگاه‌های تفتیش عقاید) شرکت کنی، غسل روزانه (پاک کردن گناهان از طریق اعتراف کتبی و شفاهی) انجام داده، خواب خود را به مسئول تشکیلاتی‌ات گزارش کنی، به اقوام و خانواده خود فکر نکنی، خود را همسر رهبر تشکیلات و محرم او بدانی و با عقیم کردن خود اثبات نمایی که به "قـله‌رهایی‌" رسیده‌ای و ... . آیا کسی بعد از خواندن این اساسنامه وارد سازمان مجاهدین خلق خواهد شد؟ هرگز!


سلطانی در ادامه با اشاره به اینکه سازمان نیروهای خود را از طریق شعارهای پرطمطراق و فریبنده وارد مناسباتی می‌کند که به تدریج فرد را از خودبیگانه می‌کند، افزود: سازمان مجاهدین آزمایشگاهی ایزوله است که در آن اعضاء مغزشویی می‌شوند و فرد به دام افتاده را طی یک پروسه زمانی به نقطه‌ای می‌رسانند که با اشتیاق حاضر شود که همین اعمال را انجام دهد.

عضو سابق منافقین با اشاره به عقیم کردن زن‌ها از سوی مجاهدین، گفت: قاعده تمامی فرقه‌ها است که هرنوع وابستگی به بیرون از مناسبات بایستی قـیـچـی شود؛ طلاق همسر، جداسازی کودکان، عدم تماس با خانواده و شرکت در تمامی مراحل انقلاب ایدئولوژیک.

وی افزود: فرد انقلاب کرده باید خود را به قله برساند که فتح این قله در سازمان برای زنان با جراحی رحم عینی می‌شود، این حرکت در واقع آخرین میخ را برتابوت عاطفه فرد فرو می‌برد تا عنصر تکامل یافته دستگاه ایدئولوژیک رجوی‌ها، به بی‌امیدی کامل رسیده و در نتیجه برای همیشه در تشکیلات رها گردد. ادامه مطلب...

سه شنبه 87 مهر 2 , ساعت 2:27 عصر

                   

              شب قدر و اجابت دعا
امام علی غلیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشت‌ها) فرو فرستاده می‌شود، پس از درگذشت پیامبر نیز این شب صاحبانی دارد.»

شب قدر، بزرگترین، شریف‌ترین، پر ارج‌ترین و پر رمز و رازترین شب‌ها در گردونه زمان است که قلم‌ها در وصفش می‌شکنند و زبان‌ها در توصیفش قاصر و عقل و تدبیرها در فهم آن مبهوت و متحیر می‌مانند.

شبی که به فرموده امام صادق علیه السلام قلب رمضان به شمار می‌آید. بهترین شب سال، شب قدر است که خداوند در قرآن کریم آن را شبی پربرکت دانسته و ارزش آن را برتر از هزار ماه بیان می‌کند.

آیا به راستی برکتی بالاتر از این هست که یک شب هم تراز هزار ماه یعنی 30 هزار شب یا 83 سال و 4 ماه قرار گیرد؟

چرا این شب «شب قدر» نامیده شده است؟ چه اسراری در آن نهفته و چه وقایع و حوادثی در آن رخ داده و می‌دهد؟

مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم دین درباره نامگذاری این شب به «شب قدر» مطالب و دلایل زیادی آورده‌اند.

شب قدر یعنی شب بزرگ و باعظمت، زیرا در قرآن کریم «قدر» به معنای منزلت و بزرگی خدا آمده است. (حج /74)

همه مقدرات بندگان نیز در طول سال در این شب رقم می‌خورد. (دخان /4)

همچنان که امام رضا علیه السلام فرمودند: «خداوند در شب قدر آنچه را از این سال تا سال بعد پیش خواهد آمد مقدر می‌فرماید از زندگی یا مرگ، از خوب یا بد یا روزی، پس آنچه خداوند در این شب مقرر فرمود، وقوع آن حتمی خواهد بود.»

البته این امر هیچ گونه تضادی با آزادی اراده انسان و مساله اختیار ندارد زیرا تقدیر الهی به وسیله فرشتگان طبق شایستگی‌ها و لیاقت‌های افراد و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست.

بدون شک مفاهیمی چون وعده و وعید، انذار و بشارت، کیفر و پاداش در قرآن و روایات بدون اراده و اختیار انسان بی معنا خواهد بود.

حضور انسان در محافل شب قدر، عبادت و دعا و ... جلوه‌هایی از حضور اراده و اختیار انسان است. بزرگترین اشتباه درباره حقیقت مشیت الهی این است که گروهی خود را صاحب همه چیز می‌دانند و تصور می‌کنند خداوند به صورت مطلق همه کارها را به بندگان خود واگذار کرده است؛ پس نه ثواب و عقاب در کار است و نه مسوولیت و اخلاق.

گروهی دیگر نیز فکر می‌کنند انسان موجودی مجبور است که هیچ اختیار و آزادی ندارد و همه چیز توسط قضا و قدر تعیین می‌شود.

در حالی که حقیقت امری میان این دو نظر است یعنی نه جبر قضا و قدر و نه واگذاری مطلق به بندگان، چرا که بعضی از کارها را ما به خواست و اراده خودمان انجام می‌دهیم مثل خوردن‌، آشامیدن‌، رفتن‌، آمدن و ... و در بعضی دیگر از کارها همچون به دنیا آمدن، از دنیا رفتن و ... اراده و خواست ما مطرح نیست.

در شب قدر فرشتگان بسیاری به زمین می‌آیند به طوری که زمین بر آنها تنگ می‌شود، لذا آن را «شب قدر» نامیده‌اند زیرا یکی از معانی «قدر» به معنای ضیق و تنگ است (اطلاق /7) و در این شب قرآن با تمام قدر و منزلتش به وسیله فرشته صاحب قدر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد.ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ