سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از قریش پرسیدند ، فرمود : ] اما خاندان مخزوم : گل خوشبوى قریش‏اند ، دوست داریم با مردانشان سخن گفتن ، و زنانشان را به زنى گرفتن . امّا خاندان عبد شمس : در رأى دور اندیش‏ترند و در حمایت مال و فرزند نیرومندتر . لیکن ما در آنچه به دست داریم بخشنده‏تریم ، و هنگام مرگ در دادن جان جوانمردتر ، و آنان بیشتر به شمارند و فریبکارتر و زشت کردار ، و ما گشاده زبان‏تر و خیرخواه‏تر و خوبتر به دیدار . [نهج البلاغه]
 
جمعه 87 خرداد 31 , ساعت 9:57 صبح

 

رسول اکرم (ص) : ای علی ، هر گاه وقت نمازت رسید آماده آن شو و گرنه شیطان تو را سرگرم می کند و هرگاه قصد کار خیری کردی شتاب کن و گرنه شیطان تو را از آن منع می کند.

 

 

 

اسرار غیبت امام زمان (عج)

 

 

یشینه چرایی غیبت به قبل از تولد حضرت حجت باز می ‏گردد ؛ زمانی که فلسفه غیبت در میان مردم مطرح و پیامبر اکرم صلی‏ الله ‏علیه ‏ و ‏آله و ائمه معصومین علیهم‏السلام در مقام پاسخگویی به آن برآمده ‏اند.
هــزاران سرّ نهان در نظام دیــن و برنامه‏ های مترقی آن وجود دارد که درک هر یک ، دلی دریا و چشمی بینا می‏ خواهد تا آنجا که همه پیامبران هم نمی‏ توانند به تمام اسرار آگاه باشند.
غیبت ولی عصر علیه‏السلام از رازهای بسیار پیچیده ‏ای است که با ظهور او همه حقیقت روشن می‏ گردد.
عبدالله بن فضل هاشمی می‏ گوید :
امام صادق علیه‏السلام فرمود : حضرت صاحب ‏الامر ناچار غیبتی خواهد داشت ، به طوری که گمراهان در شک واقع می‏ شوند.
سؤال کردم : چرا ؟ فرمود : مأذون نیستیم علتش را بیان کنیم.
گفتم : حکمتش چیست ؟
فــرمود : همان حکمتی که در غیبت حجت ‏های گذشته وجود داشت ، در غیبت آن جناب وجود دارد. اما حکمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمی‏ شود ، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار به دست حضرت خضر علیه‏السلام برای حضرت موسی علیه‏السلام آشکار نشد جــز هنگامی که می‏ خواستند از هم جدا شوند. ای پسر فضل ! موضوع غیبت ، سرّی از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است ، چون خدا را حکیم می دانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی حکمت صادر می ‏شود ، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد.

از ایـن حدیث استفاده می ‏شود که علت اصلی و اساسی غیبت به دلیل اینکه اطلاع بر آن به صلاح مردم نبوده ، یا استعداد فهمش را نداشته‏ اند ، بیان نشده است.
در عین حال به مواردی از فلسفه غیبت در بعضی از روایات اشاره شده است که به صورت اختصار بیان م‏ی کنیم :

1ـ آزمایش مردم :

یکی از سنّت‏ های الهی آزمایش مردم است. این سنت در تمام امّت‏ های گذشته نیز اجرا شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می‏ فرماید : «اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ یُتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنَ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ»
«آیــا مــردم خـیـال مـی ‏کنند کــه همین کــه گفتند ایـمـان آوردیم رها شده و دیگر امتحان نمی‏ شوند. کسانی را که قبل از آن‏ها بودند ، آزمایش
کردیم تا خداوند راستگویان و دروغ‏گویان را مشخص کند.»

با توجه به آیه فوق ، خداوند متعال در هر زمان و دوره‏ای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار می ‏دهد تا مؤمنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان ، متفاوت و متناسب با رشد و کمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت کبری ، با غایب شدن حجت خدا ، مردم به استقامت و پایداری نسبت به دین امتحان می ‏شوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر کدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند.

سدیر می‏گوید : در خدمت مولایمان امام صادق علیه‏السلام بودیم ، امام علیه‏السلام روی زمین نشسته و عبائی بی‏یقه و با آستین کوتاه پوشیده بود ، در آن حال مانند پدر فرزند مرده گریه می‏ کرد ، آثار حزن از رخسار مبارکش نمایان بود و می‏ فرمود : آقای من ! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب کرده است.
آقای من ! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین کرده مثل کسی که تمام بستگانش را یکی پس از دیگری از دست می‏دهد و تنها می‏ ماند.
سدیر می ‏گوید : از ناله ‏های جانگداز حضرت ، پریشان شده و عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ! خداوند دیدگان شما را گریان نکند ، برای چه این قدر ناراحت و محزون هستی ؟
امام صادق علیه‏السلام آه سوزناکی کشید و [بدین مضمون] فرمود : «قائم ما غیبت طولانی کرده و عمرش طولانی می‏ شود. در آن زمان اهل ایمان امتحان می‏ شوند و به واسطه طول غیبتش شک و تردید در دل آن‏ها پدید می ‏آید و بیشتر ، از دین خود بر می‏ گردند.»
(دقت کنید ، اهل ایمان امتحان می شوند و لا غیر ...)

2ـ بیم از کشته شدن :

زراره گوید : امام صادق علیه ‏السلام فرمود : «برای حضرت قائم قبل از ظهورش غیبتی است.»
پرسیدم : چرا ؟
فرمود : بر جانش از کشته شدن می‏ ترسد.»

حضرت همواره در معرض کشته شدن بوده و هست ؛ زیرا حکّام ستمگری که در طول دوران اسلامی حکم رانده ‏اند (عباسیان ، عثمانیان و غیر آنان از کسانی که به ویژه در خاورمیانه حکومت نموده ‏اند) بیشترین تلاش و کوشش خود را صرف پایان بخشیدن به زندگانی حضرت مهدی علیه‏السلام می‏ نمودند ؛ خصوصا پس از آن که می ‏دانستند که حضرت مهدی علیه‏السلام همان کسی است که تخت‏ های حکمرانان ظلم و جور را متزلزل نموده ، درهم خواهد شکست و همان کسی است که هستی ظالمان را نابود و از استیلاء آنان بر بندگان خدا و کشورها جلوگیری خواهد کرد.
هیچ یک از امامان معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند ، بلکه طاغوت‏ های این امّت آنان را شهید کردند ، با این که می ‏دانستند بشارت ‏ها و اخباری که راجع به حضرت مهدی علیه‏السلام وارد شده ، درباره آنان (یازده امام علیه‏السلام) وارد نشده است. مثلاً درباره هیچ یک از ائمه علیهم‏السلام حتی یک حدیث به این مضمون وارد نشده که دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت و بر تمام جهان حکم خواهد راند ، و تمام وسایل پیروزی و ظفر برای وی فراهم خواهد آمد ، جز درباره وجود مقدس حضرت مهدی علیه‏السلام.
با چنین خبرهایی ، حکومت ‏های جور و ستم در قبال شخصیتی بزرگ که می ‏خواهد حاکمیت ظلم و ستم را از بین برده و حاکمیت عدل و داد را در سراسر جهان بگستراند ، دست روی دست نگذاشته و سکوت نمی‏ کردند و همواره مترصد کشتن چنین انسانی بودند.

3ـ آمادگی و استعداد مردم :

قانون عرضه و تقاضا در جوامع بشری همواره و در همه جا جاری است و عرضه مطابق تقاضا می ‏باشد. در غیر این صورت نظام زندگی به هم خورده و تعادل خود را از دست می ‏دهد. این قانون تنها جنبه اقتصادی ندارد بلکه در مسائل اجتماعی نیز جاری است.
بدون تقاضا ، عرضه بی‏ فایده است. نیاز به رهبر و پیشوا برای جامعه نیز از این قاعده و قانون مستثنی نبوده و در قالب استعداد و آمادگی مردم تحقق پیدا می ‏کند.
در دوران غیبت ، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان‏ دهنده وضع بشر ، آمادگی علمی و اخلاقی پیدا می‏ کنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء درگذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد ، بلکه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حکم به واقعیات ، و ترک تقیه و ... است ، که انجام این امور نیاز به تکامل علوم و معارف و ترقی و رشد فکری و اخلاقی بشر دارد ، به طوری که قابلیت برای حکومت واحد جهانی در راستای تحقق احکام الهی فراهم باشد و جامعه بشری به این مطلب برسد که هیئت ‏های حاکمه با روش‏ های گوناگون نمی‏ توانند از عهده اداره امور برآیند ، و مکتب‏ های سیاسی و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمی ‏کنند ، اجتماعات و کنفرانس‏ ها و سازمان ‏های بین ‏المللی و طرح‏ ها و کوشش‏ های آن‏ها به عنوان حفظ حقوق بشر نمی ‏توانند نقشی را ایفاء کنند و از تمام این طرح ‏ها که امروز و فردا مطرح می‏ شود مأیوس شود.
وقتی اوضاع و احوال این گونه شد و مردم از تمدن منهای دین ، معنویت و انسانیت ، کنونی به ستوه آمدند و تاریکی و ظلمت جهان را فرا گرفت ، ظهور یک مرد الهی در پرتو عنایت حق، مورد استقبال مردم جهان قرار می ‏گیرد. در این شرایط پذیرش جامعه از ندای روحانیِ یک منادی آسمانی بی‏ نظیر خواهد بود ، زیرا در شدّت ظلمت و تاریکی ، درخشندگی نور نمایان‏ تر می‏ گردد.

4ـ خالی نماندن زمین از حجت :

حضرت علی علیه‏السلام فرمود : هیچگاه زمین از کسی که قائم به امر الهی باشد خالی نخواهد ماند.

از سنّت‏ های دائمی الهی این است که از آغاز آفرینش ، بشر را تحت سرپرستی یک راهنما و رهبر قرا رداده است و برای هر قوم و ملتی رسولی فرستاده تا آن رسول ، مردم را از عذاب الهی بترساند و وصی و خلیفه و جانشین و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل کرده و مردم را به اهداف الهی نزدیک کرده است.

امام صادق علیه ‏السلام می ‏فرماید : «اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند ، یکی از آن‏ها امام و حجت خدا است.»
باز می‏ فرماید : «آخرین کسی که از این دنیا خواهد رفت امام است و او حجت خدا بر خلق است و باید او آخرین نفر باشد که از دنیا می ‏رود ، برای اینکه کسی بدون حجت و رهبر نماند تا با خدای احتجاج کرده ، شکایت نماید که تکلیف خود را در دنیا نمی ‏دانسته است.»

حضرت علی علیه‏السلام فرمود : «بدانید زمین از حجت خدا خالی نمی ‏ماند ، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان آن‏ها را از دیدار او کور خواهد ساخت.»

با توجه به روایاتِ فوق و بررسی دوران زندگیِ امامان معصوم علیه‏السلام که هیچ کدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند ، اگر آخرین حجت الهی نیز غایب نمی ‏شد و در میان مردم حضور عادی می‏ داشت ، یقینا به سرنوشتِ امامان دیگر دچار می‏ شد و مردم برای همیشه از فیض ‏الهی محروم می‏ شدند. خداوند متعال با حکمت بالغه ‏اش آخرین حجت خود را به وسیله غیبت حفظ و صیانت نموده تا زمین از حجت حق خالی نماند.

5- نداشتن یار و یاور :

یکی از علت‏ های غیبت امام زمان علیه‏السلام نبودِ انصار و اصحاب جهت یاری رساندن به آن حضرت است.
از روایات مختلف این نکته برداشت می ‏شود که نصاب یاران حضرت مهدی علیه‏السلام 313 نفر می ‏باشد که با تولد و رشد آن‏ها ، یکی از موانع ظهور مرتفع می ‏گردد. انصار و یاران حضرت را می ‏توان به دو گروه تقسیم کرد :
1 ـ یاران خاص : که 313 نفر می ‏باشند و صفات و شاخصه ‏هایی که در روایات ذکر شده ، مربوط به آن‏ها می ‏باشد و در زمان ظهور و حکومت جهانی حضرت ، تصدیِ مناسب مهم حکومتی را به عهده دارند.

از حضرت علی علیه‏السلام روایت شده است که فرمودند : «یاران خاص قائم جوانند ، بین آنان پیری نیست مگر به میزان سُرمه در چشم و یا مانند نمک در غذا که کمترین مادّه غذا نمک است.»

از امام صادق علیه‏السلام روایت شده است که فرمودند : «مردانی ‏اند که گویی قلب ‏هایشان مانند پاره ‏های آهن است. هیچ چیز نتواند دل ‏های آنان را نسبت به ذات خدا گرفتار شک و تردید سازد. سخت‏تر از سنگ هستند و .... » 2ـ یاران عام : نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آن‏ها مختلف و در بعضی از آن‏ها تا 10 هزار نفر در مرحله اوّل ذکر شده است که در مکه با حضرت پیمان می‏ بندند.
امام زمان علیه‏السلام با این تعداد از یاران خاص و عام، قیام جهانی خود را شروع می‏کند.

6ـ تعهد نداشتن نسبت به حاکمان جور :

امام صادق علیه‏السلام فرمود : «قائم ما در حالی ظهور می‏ کند که در گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نیست.»

برنامه مهدی موعود ، با سایر ائمه اطهار علیه ‏السلام تفاوت دارد. ائمه علیه ‏السلام مأمور بودند که در ترویج و انذار و امر به معروف و نهی از منکر تا سر حد امکان کوشش نمایند ، ولی سیره و رفتار حضرت مهدی علیه‏السلام متفاوت با آنان بوده و در مقابل باطل و ستم سکوت نکرده ، با جنگ و جهاد، جور و ستم و بی‏دینی را ریشه کن می‏نماید.

اصلاً این گونه رفتار از علائم و خصائص مهدی موعود شمرده می‏ شود. به بعضی از امامان که گفته می‏ شد :
چرا در مقابل ستمکاران قیام نمی کنی ؟
جواب می‏ داد : این کار به عهده مهدی ماست.

به بعضی از امامان اظهار می‏ شد : آیا تو مهدی هستی ؟
جواب می داد : مهدی با شمشیر جنگ می ‏کند و در مقابل ستم ایستادگی می‏ نماید ولی من چنین نیستم.

به بعضی عرض می‏ شد : آیا تو قائم هستی ؟
پاسخ می ‏داد : من قائم به حق هستم ، لیکن قائم معهودی که زمین را از دشمنان خدا پاک می ‏کند نیستم.
از اوضاع آشفته جهان و دیکتاتوری ظالمین و محرومیت مومنین شکایت می‏ شد ، می ‏فرمودند : قیام مهدی مسلم است ، در آن وقت اوضاع جهان اصلاح و از ستمکاران انتقام گرفته خواهد شد. مومنین و شیعیان هم به این نویدها دلخوش بودند و هرگونه رنج و محرومیتی را بر خود هموار می‏ کردند.

اکنون با این همه انتظاراتی که مؤمنین بلکه بشریت از مهدی موعود دارند ، آیا امکان داشت که آن جناب با ستمکاران عصر بیعت و پیمان ببندد که در صورت امضاء پیمان و بیعت ناچار باشد به عهد و پیمان خویش وفادار بماند و در نتیجه هیچ وقت اقدام به جنگ و جهاد نکند ؛ زیرا اسلام عهد و پیمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است.
از این رو در احادیث تصریح شده که یکی از اسرار غیبت و مخفی شدن ولادت حضرت صاحب الامر علیه ‏السلام این است که ناچار نشود با ستمکاران بیعت کند تا هر وقت خواست ، قیام کند و بیعت کسی در گردنش نباشد.

امام حسن مجتبی علیه‏السلام فرمود : «خداوند عزوجل ولادت او را مخفی می ‏کند و شخص او را از دیده ‏ها پنهان می‏ سازد تا هنگامی که ظهور می‏ کند کسی را در گردن او بیعت نباشد.»

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ